الهه ی الهام
انجمن ادبی
« سایه ی عشق» « یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب از هر زبان که می شنوم نا مکرّر است» خانم فاطمه سلمانی آموزگار و دلسوز و مهربان یکی از دبستان های چهاردانگه است که شاید تشابه فامیلی من و ایشان، محل سؤال برای خیلی از همکارهایی است که ما را می شناسند. و من گاهی به شوخی ایشان را خواهر و یا دختر عموی خودم معرفی می کنم امّا حقیقت این است که فقط یک تشابه اسمی است، هرچند می توان ایشان را به اندازه ی یک خواهر دوست داشت و در حدّ یک دخترعموی خوب ستایش کرد و از همه مهم تر به عنوان یک معلم اهل قلم ستود!
ادامه مطلب ... یک شنبه 16 تير 1392برچسب:سایه عشق,فاطمه سلمانی,حسن سلمانی,الهه ی الهام, :: 12:52 :: نويسنده : حسن سلمانی « پنج وارونه» « پنج وارونه چه معنا دارد؟» خواهر کوچکم این را پرسید. من به او خندیدم کمی آزرد و حیرتزده گفت: « روی دیوار و درختان دیدم» باز هم خندیدم گفت:« دیروز خودم می دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینا می داد.» آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم: «بعد ها وقتی غم سقف کوتاه دلت را خم کرد بی گمان می فهمی پنج وارونه چه معنا دارد!» هدیه: نیروانا جم
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|