الهه ی الهام
انجمن ادبی
افشین امیدیان دوست فرهیخته و نازنینم که دقایق مصاحبتمان شاید به صر رقیقه هم نرسد؛ چند ماه پیش لطف کرد و برای ارتقای شعور شعری ام دو جلد کتاب به من امانت داد.یکی از این کتاب ها « سرچشمه های مضامین شعر ایرج میرزا» به قلم ولی اله درودیان از نشر قطره چاپ 80 بود و دیگری با عنوان«تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او» به اهتمام دکتر محمد محجوب چاپ اول سال 1342 چاپخانه ی رشدیه.خواندن این دو کتاب در کنار هم برای تعطیلات طولانی و کسالت بار تابستانی، آغاز خوبی بود و من را با ایرج و شعرهایش بیشتر آشنا کرد. ایرج میرزا ملقب به جلال الممالک فرزند غلامحسین میرزا پسر ملک ایرج پسر فتحعلیشاه قاجار هم مثل همه ی ما آدمیزاده است و از خطا و اشتبان به دور نیست اما آنقدر بلند طبع است که قلمش را به مزد نفروشد و آنقدر آزاده و شجاع است که کلامش را زیر ساطور سانسور خود خواسته مُثله نکند. بگذریم از این که گاهی عفت کلام را به کناری می گذارد و کلمات رکیک را، رُک و بی باک در شعرش به کار می گیرد؛ اما وقتی منصفانه در کار و حالش دقیق می شویم شاید به او حق بدهیم که در آن شرایط زمانی به خصوص تنها راه ادای حق مطلب همین رو راستی بوده است، چیزی که امروزه از آن کمتر می شود سراغ گرفت. بدبختی این است که از طرفی زیر تیغ و قیچی ممیزی های مختلف هستیم، از طرفی حتی نزدیکانمان محدودمان می کنندو از همه بد تر خودمان وقتی کاغذ و قلم پیش رویمان است و فقط خودمانیم و خودمان، باز هم می ترسیم. حرفمان را می جویم و نگفته پس می گیریم و ننوشته دورش خط قرمز می کشیم.به این ترتیب یک شیر بی یال و کوپال و یک شعر یا داستان بی بو و بی خاصیت ر ا برای گرفتن مجوز چاپ و نشر به ارشاد می فرستیم و زحمت سانسورچی ها را کم می کنیم. مثل این که قبل از دوشیدن بُزمان، خامه و چربی و سر شیر را جدا کنیم و یک مایع سفید بی خاصیت را به اسم شیر به مردم قالب کنیم. منظومه ی « زهره و منوچهر»ش به نظر من شاهکاریست که هر چند اصل آن یک اسطوره ی اروپاییست، اما ترجمه اش به این حد از کیفیت هم هنر والا و بالایی را می طلبد. در یادداشت امروز قطعه ی «کودک دوره ی طلایی» را نقل می کنم و در یادداشت های بعدی هم گزیده ای از دیگر اشعارش را. «بچه های زمانه رند شدند بی ثمر دان تو ژاژخایی را یا برو زر بده که سر بنهند یا برو دل بنه جدایی را نبود در مزاجشان اثری عِرض و افلاس و بی نوایی را نتوانی به حرف مفت فریفت کودک دوره ی طلایی را» موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|