الهه ی الهام
انجمن ادبی
« هدیه تولد...» تمام دخترکان زنده به گور زنده بودند اگر تو بودی و عصر جاهلیت بود. مرد صحرا بت کلامش را هر چه زیبنده و فریبنده به حریر کعبه می آویخت اگر تو بودی و آفتابت هر روز زندگی آفرین و گرمابخش به زمین مرده می تابید. ** اگر تو بودی و من بودم و تولدت هر روز صبح هر روز ، یک غزل یک ترانه، یک تصنیف یک سبد شعر ناب شورانگیز یک پیاله از آرزو لبریز یک بغل واژگان سحرآمیز نیلی از ناشنیده های ناگفته پیش پاهای تو که چون اهرام باشکوهی و بکر و رمزآلود صادقانه نثار می کردم. ** اگر... اگر تو باشی و من باشم و تولدت هر روز، من خدای زمین و زمان شعر خواهم شد. تولدت بهانه ی شعراست و ولادت شاعر! حسن سلمانی موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|