الهه ی الهام
انجمن ادبی
حسرت شنیدن یک کلمه یک نگاه یک با هم بودن در دلم مانده! اشک؛ قطره قطره، چشم هایم را ترک می کند! پنجره ای که خسته است! از بودن من در پشت آن! و نگاه هایی که به انتهای کوچه نرسیده! خسته و کسل باز می گردند! ... خورشید لحظه لحظه بالا می آید! از کتاب مجموعه شعر: صنلی خالی دکتر حسن باقری صمغ آبادی
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|